فرآیندهای تصفیه آب و فاضلاب

آب و فاضلاب

آب و فاضلاب

۳ مطلب در مهر ۱۳۹۶ ثبت شده است

مظاهریان مطرح کرد؛
تدوین سند یکپارچه مدل سازی اطلاعات ساختمان/ بازار مسکن 4 سال شاهد رکود بوده است
معاون وزیر راه و شهرسازی گفت: استفاده از سیستم های مدرن باعث کاهش هزینه های ساخت و ساز شده و مصرف‌کنندگان واقعی به این بازار گرایش پیدا می‌کنند. 
تدوین سند یکپارچه مدل سازی اطلاعات ساختمان/ گرایش بازار مسکن از رونق سفته گرایانه به بازار واقعیبه گزارش خبرنگار صنعت،تجارت و کشاورزی گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان، حامد مظاهریان معاون وزیر راه و شهرسازی در حاشیه هفدهمین نمایشگاه بین المللی صنعت ساختمان طی بازدید از غرفه های نمایشگاهی گفت: در حال  حاضر وضعیت بازار مسکن از رونق گرایانه به سمت رونق واقعی حرکت کرده و  بازار را با رشد مناسبی رو به رو کرده است. 

وی در ادامه افزود: ایستادگی در طی چند سال گذشته بازار سفته بازی در بخش مسکن  وجود داشته و در حال حاضر ما پیش نشانه های نیاز و رونق واقعی در این بخش را شاهد بوده و تلاش  می‌کنیم که یک ثبات ایده آل و تضمین شده در این بازار ایجاد شود.

معاون وزیر راه و شهرسازی با اشاره به اینکه ما در بخش سیستم سازه های فولادی رشد خوبی داشته ایم، گفت: استفاده از سیستم های مدرن باعث کاهش هزینه های ساخت و ساز در این بخش شده و مصرف‌کنندگان واقعی به این بازار گرایش پیدا می‌کنند. 

مظاهریان با اشاره به ارتقای کیفیت محصولات ساختمانی در صنعت ساخت و ساز و اهمیت بیشتر بر آن گفت: اخذ گواهی نامه های کیفیت محصولات ساختمانی از مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی و سازمان ملی استاندارد ایران می تواند راهکاری برای کیفیت بخشیدن به صنایع ساختمانی باشد.

 ایجاد تحول بزرگ در صنعت ساختمان طی 10 سال آینده

 معاون وزیر راه و شهرسازی در ادامه به BIM اشاره کرد و گفت: این پروژه مجموعه ای از رویه ها، فرآیند ها و تکنولوژی ها در مقیاس بین المللی است که از تجربه کشورهای پیشرو نشأت گرفته و در وزارت راه و شهرسازی نیز این قالب بین المللی به عنوان الگویی برای یکپارچه سازی اطلاعات ساختمان در ایران پیشنهاد شده  که مجموعه اقداماتی نیز در این حوزه در حال پیگیری است. 

معاون مسکن و ساختمان وزیر راه و شهرسازی یادآور شد: امتیاز BIM نه تنها حذف اکثر ائتلاف های اقتصادی و زمانی پروژه ها بلکه راه و روشی جدید برای مدیریت ساختمان را پیشرو خود قرار می دهد. 

مظاهریان با بیان اینکه BIM می تواند بخشی از مسائل صنعت ساخت وساز را هماهنگ کند، افزود: هدف این است که یک دید کلی نگر نسبت به همه مسائل مرتبط با ساختمان داشته باشیم و در جهت یک پارچه سازی این صنعت کمک کنیم تا هم سویی بین بخش های مختلف ایجاد شود. 

وی تصریح کرد: با استفاده از این طرح که قدم های اولیه آن برداشته شده ، عزم خود را جدی کرده ایم که تا یک دهه آینده شاهد بزرگترین تحول ساختمانی در کشور باشیم. 

معاون وزیر راه و شهرسازی توضیح داد: در طول چهل سال گذشته بازار مسکن رکود و رونق بسیاری را تجربه کرده به طوریکه در سال 86 شاهد بودیم که قیمت مسکن رشد 60 درصدی را تجربه کرد و بعد از این افزایش قیمت ما شاهد یک رکود عمیقی در این بازار بودیم. 

مظاهریان با اشاره به اینکه سیاست دولت یازدهم و دوازهم ایجاد رونق واقعی در این بازار است، گفت: مسکن از یک کالایی که سرمایه گذاری به شمار می رود باید تبدیل به یک بازار مصرفی شود تا بتوان تداوم ثبات را در این بازار شاهد باشیم. 

معاون وزیر راه و شهرسازی اظهار داشت: در دوران رکود کیفیت بخشِ ساختمانی قربانی شد، به طوریکه همه تولیدکنندگان و سازندگان مسکن بیشتر به سمت کمیت گرایش داشتند و سعی می کردند با سرعت بخشیدن در ساخت و ساز از کیفیت محصولات خود بکاهند بنابراین در این دوره کیفیت قربانی گردید. 

معاون مسکن و ساختمان وزیر راه وشهرسازی یادآور شد: در حال حاضر رونق در بازار مسکن در حد نرخ تورم است و این رونق به طور قطع همراه با افزایش قیمت نخواهد بود.

  • امیرحسین ستوده بیدختی

مقاله بررسی کیفیت فاضلاب خروجی صنایع بزرگ فلزی در اهواز
هوشنگ پرهام - دانشگاه علوم پزشکی اهواز
نعمت اله جغفرزاده - دانشگاه علوم پزشکی اهواز
امیر مهدویانی - دانشگاه علوم پزشکی اهواز
چکیده مقاله:
رودخانه کارون در محدوده اهواز پذیرنده 51 درصد از فاضلاب صنایع فلزی است. این پسابها حاوی آلاینده های فلزی و ترکیبات شیمیایی مختلفی می باشند که با تخلیه به رودخانه باعث کاهش کیفیت آب رودخانه ک ارون می گردند. فاضلاب گروه ملی فولاد، نورد و لوله اهواز، لوله سازی خوزستان و نورد کاویان بدون انجام تصفیه کامل مستقیماً وارد رودخانه کارون می گردند و فاضلاب مجتمع صنایع فولاد اهواز بدون انجام عملیات کامل تصفیه وارد نهر ماله شده و در نهایت به تالاب شادگان تخلیه می گردد.
کلیدواژه‌ها:
اهواز، فولاد سازی، فاضلاب صنعتی، فاکتور انتشار


مرجع تخصصی آب و فاضلاب


  • امیرحسین ستوده بیدختی
اﯾﻦ ﮔﺰاره ﮐﻪ ﺑﺮاى اﯾﺠﺎد اﺷــﺘﻐﺎل ﺑﺎﯾﺪ ﺳــﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔــﺬارى ﮐﺮد"، ﻫﯿﭽﮕﺎه ﺑﺎ ﻓﻠﺴــﻔﻪ ﮐﺎرى ﻣﻦ ﺟﻮر در ﻧﻤﻰ آﻣﺪ، و ﻫﻨﻮز ﻫﻢ ﺑﺎ اﯾﻦ ادﻋﺎﻫﺎ ﻣﺸــﮑﻞ دارم. اﻣﯿﺪوارم از زاوﯾﻪ اى دﯾﮕﺮ، ﺗﻮﺟﻪ ﺧﻮاﻧﻨﺪﮔﺎن را ﺑﻪ راﺑﻄﻪ ﺑﯿﻦ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارى و اﺷﺘﻐﺎل ﺟﻠﺐ ﮐﻨﻢ. اﺑﺘﺪا ﻣﺎﯾﻠﻢ ﺑﻪ ﺑﺤﺚ ﺳــﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارى ﺑﭙﺮدازم. ﭼﻨﺪ وﻗﺘﻰ اﺳــﺖ ﮐﻪ ﻣﺆﺳﺴــﻪ ﻫــﺎى اﻋﺘﺒﺎرى دﭼﺎر ﻣﺸــﮑﻼت ﻣﺎﻟﻰ ﺷــﺪه اﻧﺪ. ﺑﻪ ﻃﻮر ﺧﻼﺻﻪ دﺳــﺘﻪ اى از اﯾﻦ ﻣﺆﺳﺴــﺎت اﻣﮑﺎن ﭘﺮداﺧﺖ اﺻﻞ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﻣﺸــﺘﺮﯾﺎن ﺧﻮد را ﻧﺪارﻧﺪ. ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﻋﻠﺖ ﺳــﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاران ﺑﻪ ﻣﺴــﺌﻮﻻن ﮐﻼن ﻣﺎﻟﻰ ﮐﺸــﻮر رﺟﻮع ﮐﺮده، درﺧﻮاﺳــﺖ ﺑﺎزﭘﺮداﺧﺖ ﺳــﺮﻣﺎﯾﻪ ﺧﻮدﺷــﺎن را ﮐﺮده اﻧﺪ. زﻣﺎﻧﻰ ﻫﻢ ﮐﻪ ﻣﻮﻓﻖ ﺑﻪ درﯾﺎﻓﺖ ﻧﻈﺮ ﻣﻮاﻓﻖ ﻣﺴــﺌﻮﻻن ﻧﺸﺪه اﻧﺪ، اﻗﺪام ﺑﻪ ﺑﺮﮔﺰارى ﮔﺮدﻫﻤﺎﯾﻰ در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺷــﻌﺐ ﻣﺆﺳﺴــﺎت ﻓﻮق ﮐﺮده اﻧﺪ ﺗﺎ ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺎ زﺑﺎن زور آﻧﭽﻪ را ﮐﻪ ﺑﻌﻀﺎً ﭘﺲ اﻧﺪاز ﻋﻤﺮﺷــﺎن اﻋﻼم ﻣﻰ ﮐﺮدﻧﺪ، اﯾﻨــﮏ ﭘﺲ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ. ﻧﻈﺮات در ﻣﻘﺎﺑﻞ اﯾﻦ ﻃﺮز رﻓﺘﺎر ﻣﺘﻔﺎوت ﺑﻮده اﺳــﺖ،  ﺑﺎ اﯾﻦ وﺻﻒ ﮐﻪ اﮐﺜﺮ ﺳــﺎﯾﺖ ﻫﺎ )ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻰ آﯾﺪ( ﺟﺎﻧﺐ ﺳــﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاران را ﮔﺮﻓﺘﻪ و ﺑﻌﻀﻰ اوﻗﺎت ﻫﻢ،  ﺑﻪ ﻧﺪرت اﻟﺒﺘﻪ، ﻣﻘﺎﻣﻰ ﯾﺎ ﻣﺴــﺌﻮﻟﻰ اﻋﻼم ﮐﺮده ﮐﻪ ﻫﺮ ﺳــﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارﯾﻰ رﯾﺴﮏ ﺧﻮد را دارد. ﻣﻰ داﻧﯿﺪ رﯾﺴــﮏ ﭼﯿﺴﺖ؟ واﻗﻌﻪ اى ﮐﻪ ﺑﺎ اﺣﺘﻤﺎل ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه اى ﺑﻪ وﻗﻮع ﻣﻰ ﭘﯿﻮﻧﺪد. ﻣﻰ داﻧﯿﺪ اﺣﺘﻤﺎل ﭼﯿﺴــﺖ؟ ﺷــﺎﺧﺺ اﻧﺪازه ﮔﯿﺮى ﺷﺎﻧﺲ. ﭘﺲ ﺷــﺎﻧﺲ ﭼﯿﺴﺖ؟ آﻧﭽﻪ ﺗﻘﺪﯾﺮ اﺳــﺖ. ﻗﺒﻞ از اﯾﻨﮑﻪ ﻣﻮﺿﻮع ﺑﻰ ﭘﺎﯾﻪ ﺗﺮ از آﻧﻰ ﺑﺸﻮد ﮐﻪ ﻗﺎﺑﻞ ﮐﻨﺘﺮل ﺑﺎﺷﺪ، اﺳﺎس ادﻋﺎى ﺧﻮد را ﻣﻄﺮح ﻣﻰ ﮐﻨﻢ. آﯾﺎ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬار ﻣﻰ داﻧﺴــﺘﻪ ﮐﻪ ﺿﻤﺎﻧﺘﻰ در ﺧﺼﻮص ﺳــﻮدآور ﺑﻮدن ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارﯾﺶ وﺟﻮد ﻧﺪاﺷــﺘﻪ؟ ﺑﻪ رﻏﻢ اﯾﻨﮑﻪ ﭼﻨﯿﻦ داﻧﺸــﻰ ﻣﻰ داﺷﺘﻪ،  آﯾﺎ درﺧﻮاﺳﺖ اﻣﺮوز وى ﺑﺮاى ﻋﻮدت اﺻﻞ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ اش ﻣﻮﺟﻪ اﺳﺖ؟ اﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ ادﻋﺎ ﻣﻄﺮح ﺷﺪ، ﻧﻈﺮ ﺑﻨﺪه ﻣﺸﺨﺺ اﺳﺖ: ﻧﻪ. ﺑﺴــﯿﺎرﻧﺪ اﻓﺮادى ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎم ﺳﻮد ﺑﺮدن، ﺧﻮد را ﯾﮕﺎﻧﻪ ﺧﺮدﻣﻨﺪ ﻋﺎﻟﻢ ﻓﺮض ﻣــﻰ ﮐﻨﻨﺪ، اﻣﺎ ﺑﻪ ﻣﺤــﺾ اﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎ ﺿﺮر ﻣﻮاﺟﻪ ﻣﻰ ﺷــﻮﻧﺪ، زﻣﯿﻦ و زﻣﺎن را ﻣﻘﺼﺮ ﻣﻰ ﭘﻨﺪارﻧﺪ. ﺑﻪ ﻋﺒﺎرﺗﻰ اﯾﻦ دﺳﺘﻪ از اﻓﺮاد ﺗﻨﻬﺎ ﺷﺮﯾﮏ در ﺳﻮد ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﺑــﻪ ﻫﻨــﮕﺎم ﺿﺮر ﻣﻰ ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﮐﻪ زﻣﺎن ﺑﻪ ﻋﻘﺐ ﺑﺮﮔﺮدد و ﺳــﺮﻣﺎﯾﻪ ﺧﻮد را ﭘﺲ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ. ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺑﺴــﯿﺎر ﻣﺮدرﻧﺪى ﻣﻰ آﯾﺪ، اﻣﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﮔﻮﻧﻪ اﺳﺖ. آﻧﭽﻪ از ﯾﺎدآورى واﻗﻌﻪ ﻣﺆﺳﺴــﺎت اﻋﺘﺒﺎرى ﻣﻨﻈﻮر داﺷﺘﻢ اﯾﻦ ﺑﻮد ﮐﻪ ﻫﺮ ﻓﺮد ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارى ﻣﻰ داﻧﺪ ﮐﻪ ﻧﺴــﺒﺖ ﺑﻪ آﻧﭽﻪ در آﯾﻨﺪه رخ ﻣﻰ دﻫﺪ، ﻫﯿﭻ اﺣﺪاﻟﻨﺎﺳــﻰ ﮐﻨﺘﺮل ﻧﺪارد، ﻋﻠﯿﺮﻏﻢ اﯾﻨﮑﻪ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﺧﯿﻠﻰ ﻫﺎ ادﻋﺎﯾﻰ ﻣﻐﺎﯾﺮ ﺑﺎ اﯾﻦ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷــﻨﺪ. ﺑﺎ ﻋﻠﻢ ﺑﻪ اﯾﻦ ﺣﻘﯿﻘﺖ، ﻣﯿﺰان ﺑﺮاى ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮى در ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارى درﺳــﺖ ﯾﺎ ﻏﻠﻂ ﺑﻮدن ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارى اﺳﺖ، ﻧﻪ آﻧﭽﻪ از ﻧﺘﯿﺠﻪ آن اﻧﺘﻈﺎر ﻣﻰ رود. ﻟﻄﻔــﺎً اﯾــﻦ ﺑﺤﺚ را ﮐﻤﻰ ﻏﻮر ﮐﻨﯿﺪ. ﺗﺼﻤﯿــﻢ در ﺧﺼﻮص اﯾﻨﮑﻪ در ﭼﻪ زﻣﯿﻨﻪ اى ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارى ﮐﻨﯿﻢ، ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﺮ اﺳﺎس ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﻮرد اﻧﺘﻈﺎر ﺑﺎﺷﺪ. ادﻋﺎ اﯾﻦ اﺳــﺖ ﮐﻪ ذات ﺳــﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارى، اﯾﻨﮑﻪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارى ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ درﺳﺖ اﺳﺖ ﯾﺎ ﻏﻠﻂ، ﺑﻬﺘﺮ اﺳﺖ ﯾﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﻧﯿﺴﺖ، ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺪ ﻧﻈﺮ ﻗﺮار داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. در اﯾﻦ ﺻﻮرت ذات ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارى، ﻣﺤﺮک ﻣﺎﺳﺖ ﻧﻪ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﻮرد اﻧﺘﻈﺎر. اﮔﺮ ﻧﺘﯿﺠﻪ، ﻣﺤﺮک ﻋﻤﻞ و ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻣﺎ ﺑﺎﺷــﺪ ﭼﻪ ﺑﺴــﺎ ﮐﻪ ﺑﺴﺎن ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاران ﮐﺎﺳﭙﯿﻦ )ﭼﻪ اﺳﻢ زﯾﺒﺎﯾﻰ ﮐﻪ دﯾﮕﺮ ﺑﻪ زﯾﺒﺎﯾﻰ ﯾﺎد ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺷﺪ( ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎم ﺿﺮر ﻫﻤﻪ را، ﺟﺰ ﺧﻮدﻣﺎن، ﻣﻘﺼﺮ ﻓﻼﮐﺖ ﺧﻮد ﺑﺪاﻧﯿﻢ. ﺑﺴــﯿﺎر ﺧُﺐ، ﭼﻪ ارﺗﺒﺎﻃﻰ اﺳﺖ ﺑﯿﻦ ﺑﺤﺚ ﺑﺎﻻ و اﺷﺘﻐﺎل؟ ﻣﻦ ﻫﻤﭽﻨﺎن ﭘﯿﮕﯿﺮ ﻣﺒﺤﺚ اﺷــﺘﻐﺎﻟﻢ و اﯾﻨﮑﻪ آﯾﺎ ﻣﻰ ﺷﻮد ﺑﺎ ﺷــﻨﺎﺧﺖ دﻗﯿﻖ ﺗﺮ، ﯾﺎ ﺻﺎدﻗﺎﻧﻪ ﺗﺮ، از اﺷــﺘﻐﺎل ﺑﺘﻮاﻧﯿﻢ راه ﺣﻠﻰ، اﮔﺮ ﻫﻤﻪ ﻗﺒﻮل ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ اﺷﺘﻐﺎل ﯾﮏ ﻣﺸﮑﻞ اﺳﺖ، ﺑﺮاى ﺣﻞ ﻣﺸــﮑﻞ ﺑﺪﻫﯿﻢ. ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺸــﺨﺺ ﻣﻦ ﻫﻤﭽﻨــﺎن ﭘﯿﮕﯿﺮ آن آﻣﺎر دو ﻣﯿﻠﯿﻮن ﺑﯿﮑﺎر ﻓﺎرغ اﻟﺘﺤﺼﯿﻞ داﻧﺸــﮕﺎﻫﻰ ﻫﺴــﺘﻢ. ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﻦ ﺑﺮ داﻧﺸــﮕﺎﻫﯿﺎن اﺳﺖ، ﯾﻌﻨﻰ ﮐﺴﺎﻧﻰ ﮐﻪ از داﻧﺸــﮕﺎه ﻓﺎرغ اﻟﺘﺤﺼﯿﻞ ﺷﺪه اﻧﺪ و اﯾﻨﮏ ﺑﯿﮑﺎر ﻣﻰ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﺳﺆال اول ﻣﻦ اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ آﯾﺎ ﻣﺤﺮک و اﻧﮕﯿﺰه اﯾﻦ دﺳﺘﻪ، از ﺣﻀﻮر در داﻧﺸﮕﺎه و ﺗﺤﺼﯿﻞ در آﻧﺠﺎ ﯾﺎﻓﺘﻦ ﺷﻐﻠﻰ در آﯾﻨﺪه، ﭘﺲ از ﻓﺎرغ اﻟﺘﺤﺼﯿﻠﻰ ﺑﻮده اﺳﺖ؟ اﮔﺮ ﭼﻨﯿﻦ ﺑﺎﺷﺪ، آﻧﮕﺎه داﺳﺘﺎن اﯾﻦ دوﺳﺘﺎن ﺑﺴﯿﺎر ﺷﺒﯿﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاران ﮐﺎﺳﭙﯿﻦ ﻣﻰ ﺑﺎﺷﺪ. ﯾﻌﻨﻰ ﺑﺮاى ﺗﺄﻣﯿﻦ ﻧﺘﯿﺠﻪ اى اﻗﺪام ﺑﻪ ﺳــﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارى ﮐﺮده اﻧﺪ. ﻣﻄﻤﺌﻨﺎً اﺷﺘﻐﺎل، ﺗﻤﺎﻣﻰ اﻧﮕﯿﺰه اﯾﻨﺎن ﻧﺒﻮده. ﻣﻰ ﺗــﻮان ﺑﻪ ﭘﺮﺳــﺘﯿﮋ اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ، ﻋﻼﻣﺖ ﻣﺜﺒﺖ زدن در ﯾﮑــﻰ از ﭼﻬﺎرﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎى ﻓﻬﺮﺳــﺖ ﮐﺎﻧﺪﯾﺪاى ﻣﻨﺎﺳــﺐ ازدواج ﺑﻮدن، ﯾﺎ اﺧﺬ اﻣﺘﯿﺎز ﻻزم ﺑﺮاى ﻣﻬﺎﺟﺮت ﻫﻢ اﺷــﺎره ﮐﺮد. اﻣﺎ ﺑﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻫﺮ ﺳــﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارى دﯾﮕﺮى، اﯾﻦ اﺣﺘﻤﺎل وﺟﻮد داﺷــﺘﻪ ﮐﻪ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﻄﺎﺑﻖ دﻟﺨﻮاه ﺳــﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬار ﻧﺒﺎﺷﺪ. ﺣﺎل اﯾﻦ دﺳﺘﻪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻃﻰ ﮐﺮدن دوران داﻧﺸﮕﺎﻫﻰ از ﯾﺎﻓﺘﻦ ﺷﻐﻞ ﻣﻮرد اﻧﺘﻈﺎر ﺧﻮد ﺷﮑﺴﺖ ﺧﻮرده اﻧﺪ، ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﺗﻬﺪﯾﺪى ﺑﺮاى اﻣﻨﯿﺖ ﻣﻠﻰ ﮐﺸــﻮر ﺷﺪه اﻧﺪ. اﯾﻦ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ اى اﺳــﺖ ﮐﻪ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﮐﺸــﻮر ﺧﻮد را ﻣﻮﻇﻒ ﺑﻪ رﻓﻊ آن ﻣــﻰ داﻧﺪ. اﻟﺒﺘﻪ دو ﻣﯿﻠﯿﻮن ﻓﺎرغ اﻟﺘﺤﺼﯿﻞ داﻧﺸﮕﺎﻫﻰ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ وﺟﻪ ﻧﻤﻰ ﭘﺬﯾﺮد ﮐﻪ ﺷﻐﻠﻰ را اﻧﺠﺎم دﻫﺪ ﮐﻪ در ﺧﻮر ﺧﻮد ﻧﻤﻰ داﻧﺪ. اﯾﻨﮑﻪ ﺳــﻪ ﻣﯿﻠﯿﻮن ﺗﺒﻌﻪ اﻓﻐﺎﻧﺴــﺘﺎن در اﯾﺮان ﺑﺎ ﻣﺸــﮑﻞ ﺑﯿﮑﺎرى ﻣﻮاﺟﻪ ﻧﯿﺴــﺘﻨﺪ، اﻣﺎ اﯾﺮاﻧﯿﺎن ﺑﯿﮑﺎرﻧﺪ، ﺧﻮد داﺳﺘﺎن ﮐﻤﺪى دﯾﮕﺮى اﺳﺖ.
ﺳـﮑﺎﻧﺲ آﺧﺮ،  راه ﺣﻞ: آﻧﺎن ﮐﻪ ﺑﻪ داﻧﺸﮕﺎه رﻓﺘﻪ اﻧﺪ، ﯾﺎ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارى ﮐﺮده اﻧﺪ و ﯾﺎ اﯾﻨﮑﻪ واﻗﻌﺎً ﺑﻪ درس ﺧﻮاﻧﺪن ﻋﻼﻗﻪ داﺷﺘﻪ اﻧﺪ. اﮔﺮ ﻋﻼﻗﻪ داﺷﺘﻪ اﻧﺪ ﮐﻪ ﺣﻈﺶ را ﻫﻢ ﺑﺮده اﻧﺪ و ﻧﻮش ﺟﺎﻧﺸــﺎن، ﮔﻮاراى وﺟﻮدﺷــﺎن. اﻣﺎ اﮔﺮ ﺑﺮاى ﭘﯿﺪا ﮐﺮدن ﺷﻐﻞ راﻫﻰ داﻧﺸﮕﺎه ﺷﺪه اﻧﺪ،  ﺗﯿﺮﺷﺎن ﺑﻪ ﺳﻨﮓ ﺧﻮرده. ﻣﻰ داﻧﯿﺪ، در ﻗﺪﯾﻢ ﺑﯿﻦ ﺷــﺎﻏﻠﯿﻦ ﺣِﺮَف )ﺣﺮﻓﻪ ﻫﺎ( و ﺑﺎزار ﻧﯿﺎز ﯾﮏ ﺗﻨﺎﺳﺐ ﭘﺎﯾﺪار ﺑﺮﻗﺮار ﺑﻮد. ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ دﻟﯿﻞ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺣِﺮَف از ﻃﺮﯾﻖ اﺳــﺘﺎدﮐﺎران اﻧﺠﺎم ﻣﻰ ﮔﺮﻓﺖ. ﻋﻠﻮم ﺟﺪﯾﺪ ﺗﻮاﻧﺴﺖ رﻣﺰ اﺳﺘﺎدﮐﺎران را ﺑﻪ ﻣﻌﺎدﻻت و ﻓﺮﻣﻮل ﻫﺎى رﯾﺎﺿﻰ و ﻣﺪﻟﺴــﺎزى ﻫﺎى ﻓﯿﺰﯾﮑﻰ و ﻣﻔﻬﻮﻣﻰ ﺗﺒﺪﯾــﻞ ﮐﻨﺪ. از اﯾﻦ راه ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺣِﺮَف ﺑﻪ ﺻﻮرت اﻧﺒﻮه، اﻣﮑﺎن ﭘﺬﯾﺮ ﺷــﺪ. ﻗﺒﻼً ﺷــﺨﺺ ﺳﺎل ﻫﺎ در ﻧﺰد اﺳــﺘﺎدﮐﺎر دوره ﻣﻰ دﯾﺪ ﺗﺎ ﺑﻔﻬﻤﺪ ﻣﺜﻼً ﻗﻨﺪاق ﯾﮏ ﺗﻔﻨﮓ را ﭼﻄﻮر ﺑﺴﺎزد، ﺑﻌﺪﻫﺎ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺗﻔﻨﮕﭽﻰ ﻣﺸــﻬﻮر ﻣﻰ ﺷﺪ. اﻣﺮوز اﻧﺤﻨﺎى دﺳﺘﻪ ﺗﻔﻨﮓ ﯾﮏ ﺗﺎﺑﻊ رﯾﺎﺿﻰ اﺳﺖ، دﯾﮕﺮ ﻧﯿﺎزى ﺑﻪ اﺳﺘﺎدﮐﺎر ﻧﯿﺴﺖ،  اﻣﺎ ﺑﻪ ازاى آن، ﻫﺰاران ﺳﺎزﻧﺪه دﺳــﺘﻪ ﺗﻔﻨﮓ از داﻧﺸﮕﺎه ﻫﺎ ﻓﺎرغ اﻟﺘﺤﺼﯿﻞ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ، درﺣﺎﻟﻰ ﮐﻪ ﻧﯿﺎز ﺟﺎﻣﻌﻪ در دوران ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﻪ دﺳــﺘﻪ ﺗﻔﻨﮓ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﻰ ﮐﻨﺪ. داﺳــﺘﺎن ﻣﻰ ﺷــﻮد ﻫﻤﺎن داﺳﺘﺎن ﭘﯿﺎز و ﺳــﯿﺐ زﻣﯿﻨﻰ، ﮐﻪ ﮐﺸﺎورز ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﮏ ﻓﺼﻞ از ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺑﺎزار ﻋﻘﺐ ﻣﻰ ﻣﺎﻧﺪ. 

آﯾﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﻧﯿﺴﺖ ﺗﻌﺪاد داﻧﺸﮕﺎه ﻫﺎ را ﮐﻤﺘﺮ ﮐﻨﯿﻢ؟ 
آﯾﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﻧﯿﺴﺖ ﺗﻨﻬﺎ ﮐﺴﺎﻧﻰ ﮐﻪ ﺑﻪ درس ﺧﻮاﻧﺪن و ﯾﺎدﮔﯿﺮى ﻓﻨﻮن ﻋﻼﻗﻪ ﻣﻨﺪﻧﺪ، ﯾﻌﻨﻰ ﺣﺎﺿﺮﻧﺪ در راه ﯾﺎدﮔﯿﺮى اﯾﺜﺎر ﮐﻨﻨﺪ، وارد اﯾﻦ ﻣﺮاﮐﺰ ﺷﻮﻧﺪ؟ ﻇﺮﻓﯿﺖ داﻧﺸــﮕﺎﻫﻰ ﻣﺎ ﭼﻪ ﺗﻨﺎﺳــﺒﻰ ﺑﺎ ﻇﺮﻓﯿﺖ ﺻﻨﻌﺘﻰ و ﯾﺎ ﺑﻮروﮐﺮاﺳﻰ 
اﯾﺮان دارد؟اﻣــﺎ ﻓﺎرغ اﻟﺘﺤﺼﯿﻼﻧﺶ ﺑﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳــﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاران ﺷﮑﺴــﺖ ﺧﻮرده، اﯾﻨﮏ ﺑﺎ ﮔﺮدﻫﻤﺎﯾﻰ در ﺟﻠﻮى ﭼﺸــﻢ ﻣﻠﺖ، ﻣﻠــﺖ را ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺑﻪ ﻧﺎ اﻣﻨﻰ ﻣﻰ ﮐﻨﻨﺪ! ﻫﻤﻪ ﻋﺎﺷــﻖ ﺳﻮد ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارى ﻫﺴــﺘﻨﺪ، ﻧﻪ ﻋﺎﻟِﻢ ﺑﻪ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارى. ﺑﺎز ﻫﻢ ﺧﻮاﻫﻢ ﮔﻔﺖ اﻧﺸﺎﷲ.
  • امیرحسین ستوده بیدختی